مفهوم بازاریابی

مفهوم بازاریابی چیست ؟

اگر از مردم در مورد معنی و مفهوم بازاریابی سئوال شود اکثرا با این پاسخ مواجه خواهید شد که بازاریابی یعنی پیدا کردن مشتری برای کالا و بسیاری مفهوم بازاریابی را با ویزیتوری اشتباه می کنند. گرچه معنی و کاربرد کلمه ویزیتوری هم در فروش کالا در مغازه ها و سوپرمارکت ها خلاصه شده است ولی مفهوم بازاریابی چیزی بسیار فراتر از چیزی است که ما تصور می کنیم.
شاید این تصور غلط از فهم لغوی این کلمه به معنی پیدا کردن بازار برای یک محصول سرچشمه گرفته باشد ولی دامنه عمل بازاریابی از هنگام شکل گیری یک ایده برای کسب و کار تا مراحل خرید و پس از آن یعنی خدمات پس از فروش و معرفی ما توسط یک مشتری راضی به یک شخص دیگر را در بر میگیرد. تمام کسب و کار ما بازاریابی است.
واقعیت اینه که در ابتدا شما باید بازار و فضای کسب و کار، مردم اطراف خود، شرایط اجتماعی و سیاسی و بسیار عوامل دیگر را بشناسید تا بتوانید نیازها و کمبود های موجود را شناسایی کنید و بر مبنای این نیازها دست به تولید یک محصول بزنید که آن نیاز را برطرف کند و شما هم از طریق ارائه آن سود کسب کنید. روندی که معمولا برعکس انجام می شود. ایتدا بر مبنای یک ایده لحظه ای و یک فکر، کسب و کاری شکل گرفته و محصول تولید می شود و سپس برای چیزی که تولید شده به دنبال بازار می گردیم. بدون آنکه تحقیقی انجام بشود که آیا در زمان و مکان کنونی این محصول خواهانی دارد یا نه و در پی آن تمامی ناکامی ها و شکست کسب و کار خود را به گردن جامعه و شرایط و دولت می اندازیم.
مفهوم بازاریابی یعنی شناخت نیاز جامعه یا همان بازار و ارائه روش برطرف کردن آن نیاز به بهترین وجه ممکن و کسب رضایت مخاطبین که این بهترین بودن شامل بسیاری از موارد همچون بهترین روش در رفع نیاز، ارائه محصول در بهترین مکان و زمان، بهترین روش ارائه چه در بسته بندی و چه در خدمات هنگام ارائه، بهترین راهنمایی برای آموزش خرید و استفاده از محصول ، بهترین قیمت و در واقع کمترین هزینه برای مخاطب ، بهترین خدمات پس از فروش و بسیاری از بهترین ها که بسته به نوع خدمات می توانند متفاوت باشند. به خاطر داشته باشید که برای رفع یک نیاز همیشه نیاز به تولید یک محصول فیزیکی به نام مخصول نیست و ممکن است که این نیاز توسط ارائه خدمات غیر لمسی مانند آموزش و مشاوره تامین شود. در واقع ما همیشه در حال تولید و ارائه خدمات هستیم که این خدمات می توانند به صورت یک محصول فیزیکی هم باشند. به عنوان مثال بسیاری از دردهای بیماران حاصل مشکلات روحی است که یک رواندرمانگر ماهر می تواند با هزینه بسیار کمتر و تنها به وسیله مشاوره بیمار را مداوا کند و در مقابل ممکن است یک جراح روش جراحی را انتخاب کند و یا یک روانشناس روش استفاده از داروی خوراکی را انتخاب کند. هر یکی از این روشها نیاز بیمار را با یک روش و نتیجه و هزینه متفاوت مرتفع می کنند که خوب قطعا در میزان رضایت نهایی بیمار تفاوت بسیاری وجود دارد.
برای ورود به هر بازار ابتدا نیازهای آن را پیدا کنید و بعد برای نیاز خدمتی تولید کنید و نه برعکس. در ادامه ابتدا به بررسی خصوصیات و انواع بازار و سپس به بررسی خصوصیات اصلی که یک خدمت یا محصول باید داشته باشد می پردازیم.